انگار کنید که هیچ در هیچ شود
و نویسنده تنها بخواد هیچش را بنویسد تا در ابتداى نوشته بگوید "انگار کنید"
و انگار کنید که نویسنده بخواهد نوشته اش را بلند بلند و بلندتر از صداى ذهنش بخواهند؛ و بخواهد مخاطبانى داشته باشد تنها براى شنیدن و هیچ گفتن...
حال انگار کنید که نویسنده غمگین است. به اندازه ى تمام عمرش. اصلاً مهم نیست چقدر؛ تنها دانستنش کافیست. نویسنده غمگین است...
از تمام خنجرهایى که خورده است، دردمند که نه، غمگین است. از تمام بى مهرى ها...
و این جملات اصلاً اهمیتى ندارند چرا که اگر روح او مهم بود هیچ وقت بدین جا نمى رسید...
- ۹۵/۰۱/۱۱