ن.ج که دیگر هیچگاه نمی توانم ن.ج عزیز بناممت،
در همین ابتدا این را بدان که مردم صحبت میکنند؛ که بسیار حرف میزنند. از هر دری! بدان که برای مدت مدیدی لق لقهی زبان این و آن بودی و من تا جایی که میتوانستم سعی میکردم چنین نباشد. در نهایت اما نه تنها موفق نشدم که در منجلاب داستانهای تو غرق شدم. حالا من هم موضوع بحث مردمم. مایه ترحمشان و تمسخرشان.
ازت بدمم میآید و تمام.
- ۰۰/۰۴/۲۶