_منع عقل_

دلم لرزید؛ دستم به دنبالش در یک شب زنده داری اجباری.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مه 3

 

مثل اندوه برای آدمی، مه غم جهان است. آرام آرام می خزد و نزدیک می آید. خوب که نزدیک شود دیگر حایی را نمیبینی. برای خودش عظمتی دارد. ابهتی . شکوهی که آن را برایت زیبا جلوه می دهد. 

اصلا چه کسی منکر زیبایی غم است؟

بدان که غم زیباست. اندوگین بودن با ابهت است. بدان که از غمگین بودن نباید شرمسار بود. که حتی می توان از آن لذت برد. مثل تمامی مسافران تهران-شمال که گدوک را میپرستند در زیبایی.

مه تمام زیباییست برای زمین. غم تمام شکوه است برای آدمی...

  • Ba har
  • ۰
  • ۰

ساری گلین

 

هرکس برای مویه کردن راهی پیدا میکند... من به ساری گلین گوش می کنم. بارها و بارها

بدون آن که حتی یک کلمه از آن را بفهمم، غمش... غمش را با تمام وجودم احساس می کنم...!

  • Ba har
  • ۰
  • ۰

همین قدر روان!

 

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس/ ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

.

.

.

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو» / ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را

 

  • Ba har