از این شاخ به اون شاخ میپره. به گمون خودش چه کارهاى مهمى که نمیکنه...
اگه خودشو ول کنه بیاد از بالا خودشو نگاه کنه، عینهو قدیما که میخواستن به بچه ها شنا یاد بدن میمونه.
بچه رو یهو پرت میکردن وسط آب بدون این که شنا بلد باشه. ( الان دیگه این مدلى نیس؛ زمونه عوض شده.)
دست و پا...
دست و پا
دست و پ ( با یه قلپ آب که قورت میده)
دست و پ (با یه نگاه وحشتزده)
دست و...
دست (تا آرنج)
دست (تا مچ)
.
.
.
دیگه حتى دست هم نه
شاید یکى دستشو بکنه خرشو بگیره بکشه بالا شایدم نه...
باس از بالا خودتو بدون خودت ببینى.
- ۹۴/۰۹/۱۲