رفاقت مثه سلاخ خونس، میکشتت
رفاقت مثه هفت تیر پر میمونه، ریسکیه
رفاقت مثه دشنه میمونه واسه نالوطیاش، باز تو دست منتظره که زخم بزنه...
ولى رفاقت یه رو دیگم داره:
سلاخ خونه رو میکنه لوکیشن "قیصر" و لاغیر؛
هفت تیرو گوله هاشو میچکونه تو دست و خالیشو میذاره پر شالش.
دشنه رو میبنده، نالوطى رو لوطى میکنه، اونوقت دشنه میده دستش...
رفاقت لبه ى پرتگاه پایتخته، اگه سفت واستى و نیفتى، کل پایتخت زیر پاته.
- ۹۳/۰۹/۲۱