یاد یه روزهایى میفتم که خاطراتش خیلى خوشایند نیست...
یاد شور و وجد بى سابقه مردم که امشب دوباره از نو انگار شروع شده...
فرقش اینه که مردم خیلى خیلى خسته تر و درمونده تر شدن؛ نگاه بهشادى هاى پوچ امشبشون نکنین. از درون تنها غمه و اشک...
کاش دو روز دیگه همه یه نفس راحت بکشن، یه لبخند محو با وجود تموم خستگى هاشون بزنن و ادامه بدن...
کاش سیاه پوش نباشیم وقتى تابستون میاد، اشک نریزیم وقتى تو بهترین دهه عمرمون هستیم.
کاش
کاش
کاش
و کاش...
- ۹۶/۰۲/۲۸