_منع عقل_

دلم لرزید؛ دستم به دنبالش در یک شب زنده داری اجباری.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خاطرات

کتاب خاطرات سیلویا پلات فکرم رو مشغول کرده که خاطرات روزانه بنویسم یا نه و در نهایت تصمیم گرفتم که بنویسم.

سوال بعدی اینه که این خاطرات آن قدر خصوصیه که دفترچه قفل دار لازم داره یا وبلاگم جای مناسبیه براش؟

هنوز نمیدونم...

  • ۹۵/۱۲/۱۶
  • Ba har

نظرات (۱)

سیلویا بدبخت میدونست یه روزی اون تد هیوز فلان فلان شده خاطراتشو چاپ میکنه؟ تازه اونم گزینش شده
پاسخ:
نمی دونست… شاید الانم راضی نباشه :/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی